به گزارش خبرنگار سینماپرس، متن این یادداشت به شرح زیر است:
سالها است که شیوه تقسیم منابع عمومی کشور در بنیاد سینمایی فارابی بر پاشنه بی عدالتی و تبعیض مطلق می چرخد و علیرغم اعتراض های فردی و جمعی فیلمسازان مستقل و مردمی، تا کنون هیچ ترتیب اثری داده نشده و همچنان منابع عمومی کشور که به صورت امانت در اختیار این بنیاد قرار دارد، متاسفانه فقط در اختیار عده خاصی از فیلمسازان خاص که در همه دولت ها از جایگاه ویژه ای برخوردارند قرار می گیرد!
در گذشته تعداد اعضای کانون کارگردانان کم بود ولی به مرور زمان جوان های تحصیل کرده به این کانون پیوستند و همین اینک کانون کارگردان حدود ۳۰۰ عضو دارد که حق همگی آن ها بهره مندی از حداقل امکانات دولتی می باشد.
وقتی کارگردانی پروانه ساخت می گیرد معنای آن این است که در صورت تولید یک فیلم سینمایی، دهها و شاید صدها نفر از اعضای خانواده سینما درگیر آن کار می شوند و از بیکاری و مشکلات جانبی بیکاری که بعضاً فروپاشنده خانواده ها است نجات می یابند اما مدیران فارابی با عدم درک صحیح از شرایط اسف بار موجود و ندادن حداقل وام به فیلمسازانی که با تلاش خستگی ناپذیر پروانه ساخت گرفته اند به فروپاشی خانواده ها کمک می کنند و بلایی بر سر فیلمسازان مستقل می آورند که حداقل آن یاس، سرخوردگی، افسردگی و حداکثر آن بی ایمانی و بی اعتقادی کامل نسبت به انقلابی است که هدف اول آن ترویج عدالت و برابری بوده است.
به شهادت تاریخ، اینجانب همواره به این بی عدالتی ها و تقسیم ناعادلانه منابع عمومی کشور در بنیاد سینمایی فارابی و همه نهادهای فرهنگ و هنری موجود مثل: شهرداری، حوزه هنری و ...اعتراض کرده ام و همیشه هم مغضوب حضرات در همه دوره ها بوده ام ولی اعتقاد عمیقی دارم که بی عدالتی و نابرابری در تقسیم منابع عمومی کشور، اصل دین و اصل مذهب را به خطر می اندازد.
اینجانب برای دریافت پروانه ساخت فیلمنامه فیلم سینمایی «جت»، حدود ۸ ماه زحمت کشیده ام و تقاضای حداقل وام را از بنیاد فارابیکرده ام اما متاسفانه پاسخ شنیده ام که به فیلم های گیشه ای وام نمی دهند! من واقعاً حیران مانده ام که در سرزمین مادری ام چگونه زندگی کنم؟ دزدی که بلد نیستم! مواد مخدر فروش هم نیستم! علاقه مند به کشورهای اروپایی و آمریکایی هم نیستم که مهاجرت کنم! به خاطر تربیت خانوادگی ، از دیوار مردهم هم نمی توانم بالا بروم!
من ایرانی، مسلمان ، شیعه ۱۲ امامی و عاشق فرهنگ و هنر این سرزمین هستم و متاسفانه به خاطر تحجر حاکم بر برخی نهادهای فرهنگی کشور باید همچنان بیکار بمانم و فیلمسازان نفتی و بیت المالی منابع عمومی کشور را در اختیار بگیرند و حق من و سایر فیلمسازان مستقل را تضییع نمایند. آیا چنین وضعی درست است؟
ارسال نظر